Zendagi Afsanaye Judayest

زندگی افسانه جدائیست
فریاد بی صدائیست
تنها مرو همسفر زندگی
کردی دیوانه ام ای زندگی

با تو بیگانه ام ای زندگی
آتش بی دریغ افروختی
باز و در لانه ام ای زندگی
او تنها مکن سفر تو
آ تنها مکن سفر تو
میترسم از جدائی
تنها مرو همسفر

زندگی آه چه تلخ است جدائی همسفر
خسته ام از تنهائی همسفر
روزگاری که تنها میشوی
با سکوت آشنائی همسفر

Pin It on Pinterest

en_USEnglish