Gardanenda Mara Chashmanatگرداننده مرا چشمت میخانه به میخانهبریاد رخت گشتم بتخانه به بتخانهای شمع شبستانم بشنو که چه میگویداز وصف گل رویت پروانه به پروانهگنجینۂ مقصد را پیدا نتوانستمهرچند که پالیدم ویرانه به ویرانهاین مردم دنیا را دیدی همه مجذوب اندخندیده بهم میگفت دیوانه به دیوانه